در واقع پنج اصل اساسی برای فلسفه ناب وجود دارد که برای تولید مورد استفاده قرار میگیرد، اما ما سعی داریم از این طرز تفکر برای تأمینکنندگان خدمات نیز استفاده کنیم. ناب، فلسفهای سازمانی است که مانند فلسفه نوشتن بدون زواید است که در آن کلماتی را که به آنها نیازی نیست، مانند صفات و قیدها را حذف و یا به جای افعال مجهول از افعال معلوم استفاده میکنیم. ناب به معنی حذف اتلاف و پیدا نمودن سادهترین و مؤثرترین راه انجام کار است.
در اینجا به 5 اصل اساسی ناب بودن اشاره خواهیم کرد.
شناسایی ارزش
تنها برخی از کارهایی که یک شرکت انجام میدهد برای مشتری نهایی ارزش به همراه دارد. به طور مثال، محصول بی نقص برای مشتری ارزشمند است؛ در حالی که جلسه هفتگی کارکنان این طور نیست. کاهش خسارات وارده به کالا هنگام حمل و نقل برای مشتری ارزشمند است، اما گزارشهای سیستم پردازش تراکنشها (TPS) این طور نیست. چیزهایی را که ارزشی اضافه نمیکنند، حذف کنید.
جریان ارزش را به صورت نقشه در بیاورید
جریان ارزش مجموعهای از تمام فعالیتهایی است که در یک سازمان در رابطه با ارسال محصولات انجام میشود. با برنامهریزی دقیق این جریان میتوانید بخشهایی را که برای مشتری ارزشمند هستند و یا ارزشمند نیستند را شناسایی کنید. بخشهای ارزشمند را تقویت و بخشهای اتلاف کننده را حذف کنید.
با حذف اتلاف، جریان خلق کنید
جریان زمانی به دست میآید که همه بخشهای جریان ارزش (فرآیند تولید) بتوانند بدون انقطاع رخ دهند. جایی که جریان قطع میشود، معمولاً گلوگاه و نقاط افت در فرآیند است. زمانی که این انقطاعها رخ میدهند، اتلاف(Muda) رخ میدهد. Muda را حذف نموده و به حفظ جریان ادامه دهید. البته گفتن این حرف از انجامش سادهتر است و این روند، فرآیندی ادامهدار است.
تلاش برای توسعه محصول بر اساس نیاز و یا خواسته مشتری
زمانی که مشتری شما پی در پی به شما اعلام میکند که چه چیزی میخواهد، باید فرآیند خود را در زمینه آن موضوع قرار دهید. زمانی که مشتری چیزی را میخواهد، فقط همان چیز را تولید کنید. این یعنی نیازی به پردازش و تولید بیش از حد نیست. به مشتریان خود گوش دهید و رابطهای خوب با آنها داشته باشید. اجازه دهید این مشتری باشد که در نهایت مشخص کند شما چه کاری را و چگونه انجام خواهید داد.
به دنبال کمال باشید
مشخص کنید ارزشها در کجا نهفتهاند، اتلاف را حذف کنید، جریانهای روان و فرآیندهای در جریان خلق کنید تا بالاخره به جایی برسید که همیشه درست عمل کنند. این شیوه را روند استاندارد خود قرار دهید، نه اینکه فقط یکبار انجام دهید. ممکن است به کمال نرسید، اما باید همیشه به دنبال آن باشید.
با اولین اصل شروع کنید، با یک خود ارزیابی، ارزش را شناسایی کنید. کارهای روزمرهتان را بررسی کنید. به دنبال زمانهایی باشید که فعالیتی که انجام دادهاید هیچ ارزشی برای مشتری به همراه ندارد. به زمانهایی که صبر کردهاید نگاه کنید، زمانهایی که کاری را دوباره انجام دادهاید و به محدودیتها.
آنچه در این مقاله میخوانید
سوالی دارید از ما بپرسید
تلفن: ۸۴۳۶۳۰۰۰-۰۲۱